ماجرای فرش ایرانی موزه “ویکتوریا و آلبرت”
سفیر کشورمان در انگستان در یادداشتی در صفحه تلگرام خود داستان رسیدن فرشی ایرانی متعلق به زمان صفوی به موزه “ویکتوریا و آلبرت” لندن و توجه ویژه ای که به آن می شود را نوشت.
به گزارش ایسنا، متن کامل نوشته حمید بعیدی نژاد به شرح زیر است:
چند روز پیش بنا به دعوت مسئولین موزه “ویکتوریا و آلبرت” لندن از این موزه بازدید داشتم. این موزه که مجموعه ای بسیار غنی از فرهنگ و تاریخ جهان را در خود جای داده است گالری بسیار مهمی در هنر خاورمیانه هم دارد که بیشتر آن را هنر ایرانی تشکیل می دهد، از هنر باستان تا دوران آخر قاجار. اما گُلِ بخش خاورمیانه که چون جواهری در این موزه می درخشد فرشی عظیم از هنر ناب ایرانی اثر بافندگانی از کاشان است که زینت بخش گالری خاورمیانه است.
این فرش داستان زیباییها و تلخیهای روزگار ما را با خود به همراه دارد. بافت این فرش که جفت بوده است به سفارش شاه طهماسب در سال ۹۴۶ هجری برای استفاده در آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی پایان یافته است و این در بخش بالایی فرش با متن زیر به روشنی قابل فهم است:
“جز آستان توام در جهان پناهی نیست
سر مرا بجز در این حواله گاهی نیست
عمل بنده درگاه مقصود کاشانی ۹۴۶”
تخمین زده می شود که در خلق این فرش پشمی که با نخهای ابریشمی با ظرافتی در حد ۵۳۰۰ گره در هر ده سانتیمتر و با اندازه ۱۰.۵۱ متر طول و ۵.۳۴ متر عرض بافته شده است باید حداقل ده نفر بافنده تمام وقت در حدود چهار سال به بافتن آن زمان اختصاص داده باشند. این فرش بسیار زیبا، رنگ آبی به عنوان پیش زمینه و رنگهای قرمز، زرد، سبز و سفید و سیاه را به نحو بسیار زیبایی در کنار هم ممزوج کرده است.
بر اساس آنچه در تاریخ ثبت شده است، این فرش برای اولین بار در سال ۱۸۸۸ میلادی توسط شرکت زیگلر از منچستر که در ایران به صادرات فرش اشتغال داشته و در تبریز و سلطان آباد( اراک قدیم) هم شعبه داشته است بعد از زلزله اردبیل خریداری شده است.
چنانچه نقل شده است متولیان آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی برای تامین هزینه بازسازی و ترمیم مجموعه شیخ صفی به فروش این فرش زیبا اقدام کرده اند. این فرش قبل از فروش به طور اساسی ترمیم شده است که احتمالا باید در اثر زمین لرزه آسیب جدی دیده باشد. برای ترمیم این فرش از فرش جفت آن استفاده شده است و همین باعث ناقص شدن فرش دوم شده است. فرش دوم که جفت ناقص این فرش است و دورهای آن و بخشی از مرکز آن برای ترمیم همین فرش اول استفاده شده است هم اکنون در موزه هنری لس آنجلس قرار دارد.
شرکت زیگلر بعد از این، این فرش را به شرکتی بنام رابینسون می فروشد که آن هم فرش را در سال ۱۸۹۳ در نمایشگاه بزرگ اشیاء هنری در لندن به معرض فروش می گذارد.
نماینده موزه ویکتوریا و آلبرت که از داوران این نمایشگاه بوده است موکدا به موزه توصیه میکند که این فرش را با توجه به ارزش هنری فوق العاده آن خود بخرد. موزه فقط میتوانسته ۱۵۰۰ پوند استرلینگ برای خرید این فرش اختصاص دهد که خریدار به کمتر از ۲۰۰۰ پوند راضی نمی شود و موزه برای آنکه فرصت تاریخی خرید فرش را از دست ندهد از خیّرین کمک می گیرد تا باقیمانده پانصد پوند را تامین کند. با تلاش به عمل آمده موزه بدین ترتیب موفق میشود که در همان سال این اثر بزرگ هنری را خریداری کند.
موزه ویکتوریا و آلبرت این اثر هنری را گنجینه ای بزرگ برای خود محسوب می کند و برای به نمایش گذاردن آن همواره برنامه های ویژه ای را به اجرا گذارده است. تا سالها پیش این فرش به صورت عمودی در موزه به نمایش گذاشته می شد که از حدود بیش از ده سال پیش مدیران هنری به این نتیجه رسیدند که بنا بر ضرورتهای ایمنی برای جدا نشدن تار و پود فرش لازم است که فرش به صورت افقی و به صورت طبیعی نمایش داده شود و این علیرغم این واقعیت بود که فرش با توجه به بزرگی خود بخش زیادی از فضای موزه را به خود اختصاص میداد.
همچنین موزه با مقایسه این فرش با فرش موزه لس آنجلس مشاهده کرده بود که فرش لس آنجلس که توسط موزه شسته شده بود درخشندگی خیلی بیشتری نسبت به فرش موزه ویکتوریا و آلبرت دارد. برای این کار موزه تصمیم می گیرد که این فرش را ابتدا با روشهای کاملا علمی با آب چشمه و با استفاده از کمترین میزان شوینده شستشو دهد و بعد برای نمایش افقی فرش در موزه به منظور حفاظت آن در برابر هوای آلوده و یا رطوبت آنرا در یک قاب بزرگ شیشه ای قرار دهد. همچنین با طراحی موزه قرار میشود که برای نمایش زیباییهای فرش هر یک ساعت و نیم برای ده دقیقه نور ملایمی بر فرش بتابد تا زیبایهای آن که واقعا بینندگان خود را مسحور می نماید، بتواند ظاهرتر شود.
این فرش واقعا نمونه ای از زیبایی جادویی هنر ایرانی است که بافندگان کاشانی با نهایت دقت و مهارت در چند صد سال پیش آنرا خلق کرده اند. این فرش بزرگترین فرش تاریخی است و زیباییهای رنگ و طرحهای بدیع آن از جمله گلهای زیبای آن و دو قندیل بزرگی که سمبل های مهمی در هماهنگی با مجموعه شیخ صفی الدین اردبیلی میباشند، ارزش دو چندانی به آن داده اند. مجموعه شیخ صفی الدین اردبیلی سالها پیش توسط یونسکو به عنوان مجموعه میراث جهانی به رسمیت شناخته شده است.
در همین گالری نمونه های بسیار زیبای دیگری از هنر بی نظیر ایرانی هم به نمایش در آمده اند. وقتی در پایان از مدیر موزه سوال کردم که آیا میتوان حداقل بخشی از اشیاء تاریخی این بخش موزه را با انتقال به ایران برای دوره زمانی مشخصی برای بازدید هنر دوستان ایرانی در ایران به نمایش درآورد، او با رضایت گفت بله، این کار کاملا ممکن است و میتوان در قالب یک همکاری با موزه ایران بخشی از این اشیاء را برای بازدید مردم ایران به نمایش گذاشت. امیدوارم بتوانیم با همکاری سازمانهای ذیربط در ایران، با تشکیل چنین نمایشگاهی برای مردم بزرگ ایران که با خلاقیت بی نظیر و نبوغ خود این اشیاء را خلق کرده اند این آثار فرهنگی را برای مردم عزیزمان در خود ایران هم به نمایش در بیاوریم تا به خصوص نسل جوان ایرانی با تاریخ فرهنگ و هنر کشور خود بیشتر آشنا شوند.