فرشهای صفویه موزه فرش ایران
با حمله مغولان در سده هفتم (۶۱۳ ه .ق) به ایران آن چنان توفانی از ویرانی در این سرزمین بر پا شد که همه مراکز علمی، کتابخانه ها، باغات، و مزارع سرسبز نابود و اغلب بزرگان فرهنگ و هنر این مرز و بوم از بین رفتند. با این همه سنتهای فرهنگی، هنری کشورمان به شیوه های باور نکردنی حفظ شد و چندی نگذشت که فرمانروایان مغول علاقه مند به فرهنگ ایرانی، اسلامی شدند. بعد از مغولان نیز تیموریان از ۷۸۷ ه.ق. تا ۹۰۷ ه.ق. قدرت را به دست گرفتند و یکی از باشکوهترین مکتبهای هنری و فرهنگی در هرات بهوجود آمد و آثار باشکوه معماری و کتابت و نگارگری در این عصر به اوج و اعتلای خود رسید. تأسیس سلسله صفوی در سال ۹۰۷ ه.ق. (۱۱۴۷ م.) به دست شاه اسماعیل (۹۰۷ ـ ۹۳۰ ه.ق.) صورت گرفت، سپس شاه تهماسب (۹۳۰ ـ ۹۸۴ ه.ق.) و شاه عباس اول (۹۹۶ ـ ۱۰۳۸ ه.ق.) به حکومت رسیدند.
در این عصر مذهب تشیع مذهب رسمی دولت ایران اعلام گردید، در نتیجه، آزادی بیشتری در جامعه به هنرمندان اعطا شد. از ویژگیهای مهم این دوره تاریخی عالاقه حاکمان به هنرهای سنتی اعم از کتابت، نگارگری، معماری، کاشیکاری، و قالیبافی بود. هنر قالیبافی از اصیلترین هنرهای ایرانی، و دارای سابقه ای بس طولانی در این سرزمین است. قالی، به سبب مواد تشکیل دهنده آناز عمر چندانی برخوردار نیست به استثنای قالیچه پازیریک که در سال ۱۹۴۹ از مقبرهای متعلق به یکی از امرای سکائی از میان یخهای کوهستان آلتای واقع در سیبری، نزدیک مرز مغولستان، به صورت معجزه آسائی سالم به دست ما رسیده، قدیمی ترین نمونه های دستباف به جای مانده به صورت فرشپاره و قطعات پوسیده متعلق به سده هفتم هجری قمری است.
از مینیاتورهای دوره تیموریان سده نهم ه.ق./ پانزدهم م. چنین استنباط میشود که قالیها و قالیچه ها از طرح و رنگ زیبائی برخوردار بوده اند و دارای طرحهای چند ترنج تکراری به صورت نقشمایه های هشت ضلعی و ستارهای شکل متشکل از خطوط راست خط هندسی با حاشیه های کوفی بودند اواخر سده نهم ه.ق. مینیاتورهای مکتب هرات قالی هائی با نقشمایه های خطی خمیده یاگردان و طرحهای لچک و ترنج، (نقش ترنجی در مرکز زمینه اصلی قالی ها و ربع ترنج هائی در چهار گوشه قالی) به چشم میخورد. تأثیر هنر خاور دور هنوز در بسیاری از طراحی قالیها محسوس است. طرح اسلیمی های طوماری، ماری یا ابرچینی، دهان اژدری،خرطوم فیلی همراه با شاخ و برگهای گردان بر هم تابیده یا به صورت متقاطع زمینه قالیها را زینت میدهد.
گاهی این نقوش در شبکه های بندی و در ردیف هائی تنظیم میشوند و طرحهای بندی قالی را به وجود میآورند. در دهه اول سده دهم ه.ق. نقشمایه برگی جای خود را به نقوش ختائی یا گل و شکوفه های ریز و درشت میدهد به نظر این ترکیب نقوش و طرح به شدت مورد پسند قرار میگیرد به گونه ای که امروز نیز در قالیبافی بهکار برده میشود. تعداد زیادی از قالیهای دوره صفوی نیز با این طرح بافته میشود. در دهه های بعدی سده دهم ه.ق. بسیاری از ترکیب بندی مکتب هرات در قالیها مورد تقلید قرار گرفته هیکلهای هراتی با جامه دوره صفوی با دستاری که عمامهوار به دور کلاه قرمز و چوبی که از تارک آن بیرون زده مشاهده می شوند.
عمامه یا دستار قزلباش ها در طرح قالی و مینیاتورها نسبت به ربع بعدی سده دهم ه.ق. شلتر و کمی بزرگتر است. سه قالی که از این دوره باقی مانده اند و تاریخ بافت آنها در کتیبه ها ضبط شده، یک جفت قالی معروف به قالیهای اردبیل یا شیخ صفی و قالی با طرح شکارگاه است که امروزه در موزه پتسوپولدی میلان نگهداری میشود. در کتیبه قالیهای اردبیل غزلی از حافظ با مضمون زیر آمده است: جز آستان توام در جهان پناهی نیست سر مرا به جز این در حواله گاهی نیست در زیر آن «عمل عبد در گاه قدسی جایگاه مقصود کاشانی به سال ۹۴۶ هجری قمری» دیده میشود.
کتیبه نمونه سوم با مضون زیراست: «به اهتمام غیاثالدین جامی این اثر با جمال خود دل از همگان میرباید به اتمام رسید سال ۹۴۹ هجری قمری» طراحی این قالیها تلفیقی است از سبک هراتی و سبک اوایل دوره صفوی. ترنج ۱۶ گوشه یا نقش درناهای در حال پرواز در کنار ابرهای چینی شبیه سبک چینی است. لباسهای سوارکاران کاملاً شبیه مینیاتورهای خمسه نظامی به خط شیخ زاده یا دیوان میرعلی شیرنوائی موجود در کتابخانه پاریس است. هنرمندان، در اوایل دوره صفوی به تکرار و اقتباس صرف دوره پیشین اکتفا نکرده اند و طرحهای جدیدی مانند گلهای نیلوفر،صدبرگ، انواع گلهای شاه عباسی و ختائی را طراحی کرده به همراه غنچه ها و شاخ و برگهای اسلیمی و ابر چینی به کار برده اند. در اوایل سده ۱۰ ه.ق. به همت استاد بهزاد و شاگردانش مانند قاسمعلی، میرک، میرزا علی، سلطان محمد، و میرسعیدعلی تحول عظیمی در طرح قالی ها بنیان گذاشته شد.
این هنرمندان از هرات به تبریز رفته. مکتب هنری تبریز را پایه گذاری کردند. حاشیه قالیها در این دوره اهمیت بیشتری یافته است و طراحان قالی در طراحی حاشیه ها جزئیات و دقت بیشتری به خرج داده اند. معمولاً حاشیه اصلی در میان چند رشته حاشیه فرعی محاط شده است، در حالی که ترکیب و هماهنگی رنگ آن با زمینه قالی و هم خوانی نقوش کاملاً رعایت شده است. از ویژگیهای دیگر طرح حاشیه قالیهای این عصر، اسلیمی های در هم پیچیده است که اکثراً کتیبه هائی در میان آنها دیده میشود. طرح ترنجهای مرکزی قالیهای بزرگ پارچه نیز متحول شده از شکل مدور به بیضی و نقش ستارهای شکل تغییر یافته و کلاله یا سرترنج هائی به صورت کتیبه به ترنج مرکزی متصل شده است.
علاوه بر قالیهائی با طرح ترنجدار، لچک و ترنج کتیبه دار، قاب قابی، قالیهای جانوری و شکاری روی زمینه گل و بوته دار درختی و باغی و افشان، زیلو و گلیم زربفت نیز در عصر شاه طهماسب صفوی بافته شده است که رنگهای بدیع و ترکیب متوازن و متقارن نقوش، ویژگیهای بارز این دوره را به نمایش می از نمونه های بسیار زیبا با طرح حیواندار و شکار، قالیچه ای است که گفته میشود از مقبره شیخ صفی در اردبیل به دست آمده است. روی زمینه اصلی قالیچه پنج دسته از حیوانات شامل شیر و ببر و گوزن که به غزال هائی حمله کرده اند به صورت قرینه و حیوانات منفرد دیده میشوند. توازن طرح ها و ریتم تکرار آنها و تلفیق نقوش حیوانات با طرح گل و بوته در زمینه، مهارت هنرمندان این دوره از حکومت صفوی را نشان میدهد.
قالی های طرح جانوری در شرق ایران (خراسان) نیز در این دوره بافته می شده است. دو نمونه از شناخته شده ترین قالیهای این گروه را میتوان قالی هائی که تزار روسیه پطر کبیر (درسال ۱۶۹۸) به هنگام تاجگذاری لئوپولد امپراطور اتریش به او هدیه کرده نام برد. زمینه اصلی قالیها، مرغزاری سرسبز پوشیده از گل و بوته و شاخ و برگهای پیچان چرخان را همراه با اشعاری در مدح شاه، که احتمالاً شاه طهماسب است، نشان میدهد. امروزه این قالیها در موزه هنرهای کاربردی اتریش و موزه متروپولیتن نگهداری میشوند. تفاوت سبک قالی های حیواندار شرق ایران با قالی های شمال غربی و تبریز را میتوان چنین بیان کرد: در حالیکه در تبریز زمینه گل و بوته تابع طرح حیوانات است و صرفاً طرح فرعی به حساب میآید، در قالیهای خراسان نقوش حیوانات در میان زمینه طرح افشان با تزیینات بسیار به صورت نامشخصی مخفی و پراکنده است.
همچنین با وجود توازنی که بین نقوش و رنگهای قالیهای بافت تبریز وجود دارد، شفافیت و رنگهای غنی قالیهای بافت خراسان بر شکوه و عظمت آنها می افزاید. از قالیهای بسیار شاخص این عصر میتوان قالیهای حیوانداری را که در جهان به قالیهای سنگشگو مشهور هستند نام برد. این نام به این سبب به این گروه از قالیهای نفیس اطلاق شده که تعدادی از زیباترین آنها به شاهزاده ای لهستانی به نام سنگشگو تعلق داشت. قالی سنگشگوی موجود در موزه فرش ایران، فرشی است با زمینه تیره پوشیده از نقوش حیوانات واقعی و افسانهای که در حالتهای متفاوتی قرار دارند. در مرکز قالی ترنج شکیلی نقش بسته است کهصحنه شکار پر جنب و جوش را نشان میدهد.
این نمونه قالی از شاهکارهای قالیبافی دوران صفوی بهشمار میرود و سرشار از رنگهای شاداب و تصاویر پیکار حیوانات و نیز نقوش انسانی در مقابل درخت زندگی است. از نکات مشترک طرح قالیهای سنگشگو وجود نوار خاصی به دور قابهای نقشمایهها و طرح برگهای بزرگ در حاشیه و نقش طاووس و ماهی های قرینه را می توان نام برد. بر اساس عقاید کارشناسان محل بافت این گروه از قالیها کاشان یا کرمان یا تبریز بوده است. وجود قالی اردبیل که بهدست مقصود کاشانی با گره نامتقارن در آذربایجان بافته شده، این نظریه را که هنرمندان ایرانی دوره صفوی در سراسر کشور به فعالیت هنریمشغول بودند تأیید میکند. در این عصر همزمان با بافت قالیهای پشمین، قالیهای ابریشمی اکثراً برای تزیین کاخهایامرا و ارمغانهای شاهانه برای سلاطین خارجی بافته میشد.
از جمله قالی هائی مجلل و نفیس ابریشمی که امروزه نسبتاً سالم باقی مانده اند، شماری از قالی های ابریشمی هدیه شده به سلطان سلیم ثانی پادشاه عثمانی در سال ۹۷۵ ه.ق. است که به صورت ساده و زربفت با نقوش حیوانات و طرح افشان به دست هنرمندانی چون استاد سلطان محمد از مینیاتوریست های دربار شاه تهماسب طراحی و در کارگاه های سلطنتی آن عصر بافته شده اند. با وجود اینکه بافت قالیهای ابریشمی در شهرهای مختلف در این دوره شمار بیشتری یافته بود، ولی حتی امروزه نیز این گروه قالی ها به «قالیهای کوچک و بزرگ کاشان» معروف است. از مشخصه های این قالیچه ها تقارن جهت دار در طراحی آنهاست.
دوره حکومت شاه تهماسب عصری طلائی برای همه رشته های هنری است، اما در ربع سوم سده دهم ه.ق. زاهد منشی شاه صفوی موجب کاهش حمایت وی از هنرمندان شد، در نتیجه آن مهاجرت هنرمندان به سرزمین های دیگر به خصوص هند آغاز گردید. شاه عباس (۱۵۸۷ ـ ۱۶۲۸ م.) اصفهان را به عنوان پایتخت و مرکز حکومتی انتخاب کرد و کارگاههای سلطنتی بیشتری در شهرهای مختلف کشور ایجاد گردید و قالی های مجلل و نفیس ابریشمی و زربفت با رنگهای بدیع که نشانگر اوج و اعتلای صنعت رنگرزی بود، بافته شد. از جمله قالیهای با شکوه و ارزشمند میتوان به قالی هائی که به سفارش پادشاه لهستان زیکسموند سوم واسا و خانوادههای اشرافی و نجبای لهستان در اصفهان و کاشان بافته شدند اشاره کرد.
این قالیها که در حدود ۳۰۰ تخته قالی پرزدار گل برجسته و گلیم زربفت می باشند، گفته میشود در سال ۱۶۰۲ با سرپرستی استاد کاری ارمنی به نام سفر مورادوویچ بافته شده اند، این گروه از قالیها مدتها به لهستانی بودن مشهور بودند، بهخصوص در یک نمایشگاه هنری در کاخ تروکادرو که در سال ۱۸۷۸ بر پا شده بود، یک تخته فرش توسط چارتوریسکی لهستانی با یکعلامت تکراری به نمایش در آمده بود. که تصور می شد علامت روی فرش نشان خانواده سلطنتی لهستان است و بدین ترتیب این فرش به قطعه لهستانی معروف گشت. بعدها با بررسیهای بیشتر توسط کارشناسانی چون بوده و مارتین، ایرانی بودن آنها محرز کردید.
این قالی ها با طرحهائی چون لچک و ترنج مانند نمونه موجود در سنت مارکودرونیز، طرح قاب قابی (نمونه موجود در موزه مترو پولتین) طرح نقوش تکراری (نمونه موجود در اسکوک لوسترسوئد) بافته شده در اواسط سده یازدهم در دوره شاه صفی (۱۶۲۹ ـ ۱۶۴۲ م.) و شاه عباسثانی (۱۶۴۲ ـ ۱۶۷۴ م.) این هنر رواج داشت. اشارات قابل توجهی در سفرنامه های سیاحان غربی مانند پل سیمون (راهب مذهبی) کوروسینسکی، یا سرجان شاردن به هنر قالیبافی و نمونههای نفیس و مجلل موجود در کاخهای سلطنتی ایران و یا هدایای شاهانه مشاهده می شود. قالیهای گلدانی، افشان، و اسلیمی های سیال و ابر چینی که به طرح هراتی یا اصفهان نیز مشهور شده و اکثراً به کشورهای اروپائی مانند اسپانیا و هلند و پرتغال و هند صادر شده اند بیشتر از سده های پیشین تولید شد.
رنگ شاخص غالب این سبک قالیها لاکی با حاشیه سرمهای و سبز تیره است. تصاویر قالیهای این سده نیز (سده ۱۱ ه.ق. ۱۷ م.) در آثار نقاشانی مانند ولازکوئز (Velazquez)، روبن (Ruben)، وان دایک (Uan Dyke)، ورمیر (Uermer)،دوهوک (Dehoock)، وبول (Bol) دیده میشوند، در سالهای متأخرتر سده (۱۲ ه.ق.) اینطرح در مناطق قالیبافی دیگری چون آذربایجان، کردستان، و حتی قفقاز نیز رایج شد. علاوه بر تفاوت طیف رنگی قالیهای مناطق مختلف با شرق ایران، طرح زمینه و حاشیه قالیها نیز باطرح هرات تفاوت هائی داشت. اواخر دوره صفویان یعنی حدود سالهای میانه سده ۱۲ ه.ق. قالی های طرح درختی و باغی با حاشیهای به نقش خطوط نیمه گردان، زمینه را دربرمیگیرد، ترکیب و تابناکی رنگها جبران طرحهای ساده و نیمه هندسی آنها را میکند.
سبک دیگری از قالیهای باغی در سده ۱۲ه.ق. در جنوب و شمال غربی ایران بافته شده اند که طرح آنها از اندیشه هشت بهشت و چهارباغ آرمانی ایرانیان مسلمان الهام گرفته شده است. در این سبک قالی زمینه اصلی را کرت های مربع مستطیل پوشیده از گلهای الون و جویبارهای آب روان و استخر مرکزی درختان سرو و پرندگان بر سر شاخسارها می پوشاند و بر زیبائی و شکوه آنها می افزاید. یکی از زیباترین نمونه های این قالی بافت کرمان در موزه جیپور هند نگهداری میشود در موزه فرش ایران فرش پاره، با این طرح، بافت آذربایجان موجود است. در این دوره از تاریخ گلیم های نفیسی نیز با نقوش گل و گیاه، هندسی، یا حیوانات و شکار و پیکار اژدها به کار برده شده است.
نقشمایه های انسان در صحنه های مختلف ملهم از ادب فارسی و اساطیر ایران موضوع طرح های این دستبافته هاست. قالیهای باقی مانده از عصر صفوی به دلیل تعداد اندک و محدودشان در جهان از اهمیت بسیاری برخوردارند و این امر مسئولیت سنگین موزه فرش ایران را در حفظ و نگهداری آنها بیشتر میکند. از سوی دیگر برپائی نمایشگاه ها و به نمایش در آوردن این آثار فرصتی برای محققان و پژوهشگران بهوجود میآورد تا نکات تاریک بسیاری را در زمینه تاریخ و فرهنگ غنی ایران زمین روشن کنند.