نشریه اینترنتی

کولبارچه

کول‌بارچه دست‌بافته‌ای پشمین برای حمل آذوقه‌های عشایر

گلیم لری

گلیم لری

سراندازبافی( گلیم لری)

گلیم لری

گلیم لری

سرانداز نامی است که بر روی نوعی گلیم لری گذارده اند . این نوع گلیم با نام محلی رندی در مناطق روستائی و عشایری استان (شهرستان های اردل، لردگان و بعضی نقاط فارسان) بافته می شود. بافت سرانداز به شیوه ای کاملاً منحصربفرد می باشد و حلقه واسطی بین گلیم و قالی می باشد. این نوع گلیم در برخی از استانهای کشور با نام های مختلف نیز بافته می شود به عنوان مثال در استان آذربایجان با نام ورش، در استان کرمان با نام شیریکی پیچ و در استان فارس با نام گلیم سوزنی مرسوم است.

کارشناسان صنایع دستی استان در سال ۱۳۶۴ با بررسی انجام شده بر دستبافت های روستائی و عشایری استان متوجه نوعی خورجین متعلق به طایفه اولاد حاج علی شدند . این خورجین از سه تکنیک بافت شامل قالی بافی، گلیم بافی و رندی بافی تشکیل شده بود و از آن به بعد رندی بافی بر روی زیراندازی به نام سرانداز شکل گرفت .

طرح ها و نقش های سرانداز (رندباف) اغلب به طور ذهنی که از نسل های گذشته سینه به سینه نقل شده است، این طرح ها اغلب نشأت گرفته از فرهنگ و آداب و سنن می باشد که از طبیعت اطراف الهام گرفته شده است (طرحهایی همچون گل برفی، چهارتکه، گل خورجین، چله چنگ، چنگ و طرحهای شکسته هندسی که معروفترین طرح سراندازباف در این منطقه طرح های قیصری می باشد.

یکی از نکات قابل توجه در این تولید این است که گلیم را به صورت پشت می بافند، یعنی بافنده از پشت طرح موردنظر شروع به بافت می کند و تا پایان بافت قسمت روی کار خود را نمی تواند ببیند و این از ویژگی های منحصربفرد این نوع بافت است که در کمتر جایی نظیر این بافت دیده می شود و از امتیازات آن به شمار می رود. هم اکنون بافندگان مناطق روستایی و عشایری شهرستان اردل قادرند طرح های قالی را بر روی سرانداز ببافند که نشان از ذوق و استعداد ذاتی مردم این منطقه دارد.

سوزن دوزی ممقان

سوزندوزی‌ ممقان

سوزن دوزی ممقان

سوزن دوزی ممقان

ارزنده ترین‌ صنعت دستی ممقان که‌ در ۴۲ کیلو متری شهرستان تبریز واقع‌ شده،‌سوزندوزی‌ است‌. این‌ هنرصنعت که‌ تولیدش در انحصار زنان و دختران خانه‌ دار است‌ و‌ مواد اولیه ی مورد نیازش‌ را فقط نخ‌ ابریشم رنگین و پارچه‌ ی دبیت و متقال تشکیل‌میدهد، در ممقان سابقه ی چندان طولانی‌ ندارد و در گذشته تولیدات دست‌ اندرکاران را ‌بیشتر نوعی‌ کلاه که‌ دارای مصرف محلی بود تشکیل می‌داد. ولی‌ در حال حاضر از این‌ هنر‌علاوه‌ بر کلاه برای تهیه ی زیر لیوانی‌، کمربند، کفش، جلیقه و سالفت (نوعی‌ رومیزی که‌‌دارای ابعاد متفاوتی‌ است‌ و معمولا در وسط‌ میزهای بزرگ‌ گسترده‌ میشود)، استفاده‌ به‌‌عمل می‌آید.‌

سوزندوزی‌ ممقان یکی از شعب رو دوزی‌های ایرانی‌ است‌ که‌ طی آن زمینه ی اساسی‌ پارچه‌‌را بخیه می‌پوشاند و زمینه ی تازه‌ یی‌ از نقش و رنگ‌ ایجاد می‌شود.‌
تعداد سوزندوزان ممقان و حومه‌ در حال حاضر حدود ۷۰۰ خانوار یا ۱۶۸۰ نفر است‌ که‌‌محصولات تولیدی شان علاوه‌ بر تامین نیازهای محلی و خود مصرفی‌ توسط‌ سازمان صنایع‌‌دستی ایران خریداری‌ و در فروشگاههای وابسته به‌ سازمان در نقاط مختلف کشور عرضه‌‌میشود.‌

طرحهای سوزن دوزان عموما ذهنی و ملهم از برداشت‌ها و بنیشهای شخصی هنرمندان از‌محیط طبیعت است‌ و بیشتر شامل‌ گل‌ها و بوته‌های تمثیلی می‌شود.‌ ابزار کار سوزندوزان را فقط یک‌ سوزن‌ چهار سانتی معمولی‌ و یک‌ انگشتانه‌ خیاطی تشکیل‌میدهد و با کمک همین وسایل‌ ساده‌ است‌ که‌ بدیع‌ترین‌ نقوش را بر پارچه‌ می‌نشانند و‌محصولاتی‌ ظریف‌ و مصرفی‌ که‌ از جنبه های قوی هنری نیز برخوردار هست تولید می‌کنند.‌

ممقان دوزی , دستبافته‌های سنتی ایران , سوزندوزی‌ ممقان
برای شروع‌ به‌ کار سوزندوزی‌، ابتدا با توجه‌ به‌ ضخامتی که‌ نقش می‌بایست داشته باشد نخ‌‌ویسکوزیااستات را به‌ صورت‌ ۱۵‎-۶ یا ۳۰ لاکلاف نموده‌ و به‌ هم‌ می‌تابند. سپس از یک‌ برگ‌روزنامه‌ شکل مورد نظ‌ر محصولاتی‌ را که‌ مصمم به‌ تولید آن هستند بریده و به‌ همین ترتیب ‌اشکال مورد نظ‌ر را از دبیت و متقال مشکی نیز بریده و آنها را در طرفین لایه‌ ی روزنامه‌‌یی قرار می‌دهند (به‌ این‌ ترتیب که‌ یک‌ طرف روزنامه‌ را دبیت و سوی دیگر آن را متقال‌بپوشاند) لازم‌ به‌ توضیح است‌ که‌ روزنامه‌ و متقال (که‌ اصطلاحا لایه‌ نامیده می‌شود) باید‌دارای اندازه‌ یی‌ همسان و اندازه‌ ی دبیت از طرفین حدود دو سانتی متر بیشتر باشد. ‌
بعد از قرار دادن‌ لایه‌ و رویه‌ در طرفین روزنامه‌ آنها را به‌ یکدیگر کوک زده‌ و لبه ی اضافی‌‌پارچه‌ را به‌ داخل‌ برگردانده و به‌ لایه‌ ی روزنامه‌ یی‌ می‌دوزند.‌

سوزندوزان معمولا سوزن‌ را در دست‌ راست‌ گرفته و با دست‌ چپ‌ پارچه‌ را ثابت‌‌نگاهداشته و ابتدا نقش زنجیره را به‌ شیوه ی گلدوزی‌ در پنج میلی متری لبه ی کار‌میدوزند. نحوه ی زنجیره دوزی‌ به‌ این‌ ترتیب است‌ که‌ ابتدا سوزن‌ را از زیر به‌ داخل‌ پارچه‌‌فرو برده‌ و آن را کاملا از پارچه‌ بیرون‌ می‌کشند تا گره ی ته‌ نخ‌ به‌ پارچه‌ متصل شود. سپس‌سوزن‌ را از رو به‌ داخل‌ پارچه‌ فرو برده‌ و قبل از آنکه کاملا از زیر کشیده شود و در دست‌‌در حالتی که‌ نخ‌ باقیمانده بر رویه‌ ی کار حالت‌ دایره یی‌ کوچک‌ را به‌ خود گرفته سوزن‌ را از‌زیر به‌ داخل‌ پارچه‌ فرو برده‌ و پس‌ از عبور دادن‌ از داخل‌ دایره آن را می‌کشند تا نخ‌ سفت‌شود. سپس دوباره‌ با فاصله یی‌ معین سوزن‌ را از رو به‌ داخل‌ پارچه‌ فرو برده‌، ایجاد دایره‌نموده‌ و عمل را تکرار می‌نمایند تا دوخت‌ زنجیره به‌ پایان برسد (درست‌ مثل کاری‌ که‌ در‌گلدوزی‌ معمولی‌ انجام می‌شود) بعد از انجام این‌ مرحله، قسمت میانی‌ کار به‌ شکل پیش‌گفته زنجیره دوزی‌ می‌شود.‌

در شرایط‌ی‌ که‌ کار شکلی دایره مانند داشته باشند مانند دوخت‌ زیر استکانی‌ یا کف‌ کلاه، بعد ‌از زنجیره دوزی‌ قسمت وسط‌ به‌ وسیله ی نخ‌ هایی‌ که‌ از مرکز دایره به‌ محیط آن وصل‌میشود دایره را به‌ هشت قسمت تقسیم نموده‌ و با کوک هایی‌ نقاط تماس قط‌رها را با محیط‌دایره دو به‌ دو به‌ یکدیگر وصل می‌کنند تا شکل ستاره‌ یی‌ هشت پر بر روی‌ کار بنشیند و به‌‌این‌ مرحله از کار اصطلاحا آی چک‌ ماخ (ماه کشیدن) می‌گویند. ‌
سپس پیرامون کار را با روش‌ دندان موشی‌ که‌ تقریبا شبیه زیگزاگ است‌ و در اصطلاح‌محلی دکمه قراقی‌ نامیده می‌شود دوخته و آنگاه اطراف مرکز دایره را که‌ گوبک‌ (ناف) نام‌دارد با رنگ‌ دلخواه زنجیره دوزی‌ می‌نمایند.‌
و در مرحله ی بعد، پرههای ستاره‌ به‌ روش‌ دو کوک بلند و تقریبا شبیه عدد ۷ دوخته میشود ‌و در پایان با استفاده‌ از دندان موشی‌های بلند، شبیه آنچه در لبه کار انجام شده، محصول‌تکمیل و آماده‌ ی مصرف میشود.‌
در شرایط‌ی‌ که‌ تولید محصولاتی‌ به‌ اشکالی‌ دیگر مورد نظ‌ر باشد کماکان برش رویه‌، لایه‌ و‌آستر به‌ شیوه ی قبلی انجام و پس‌ از آن با ابریشم درشت‌ تاب حاشیه یی‌ به‌ فاصله ی ۵‌میلی متری لبه ی کار، دوخته میشود. حاشیه دوزی‌ که‌ آن را سوچک‌ ماخ (سو کشیدن یا‌حاشیه کشیدن) می‌گویند به‌ این‌ ترتیب است‌ که‌ دو یا سه‌ ردیف‌ نخ‌ درشت‌ تاب را بر روی‌‌پارچه‌ قرار داده‌ و به‌ وسیله ی بخیههای بسیار ریزی که‌ همرنگ‌ نخ‌ اصلی است‌ آن را به‌ رویه‌ ‌میدوزند.‌

آنگاه به‌ فاصله ی کمی از حاشیه، مجددا به‌ روش‌ قبلی، چند ردیف‌ ابریشم درشت‌ تاب را بر‌روی‌ کار دوخته و آن را جوت لماخ (جفت کردن‌) می‌نامند سپس در فاصله ی چند سانتی‌متری جوت لماخ حاشیه ی دیگری را که‌ آق یر آچماق نامیده میشود بر روی‌ کار می‌دوزند.‌
بعد از طی این‌ مراحل‌، فاصله ی بین سوچک‌ ماخ و جوت لماخ با بخیههای درشت‌ به‌ شکل‌عدد ۷ پر شده و محل تلاقی‌ بخیهها با یکدیگر زنجیره دوزی‌ می‌شود.‌
آنگاه نقش بوته‌ جقه به‌ روش‌ زنجیره یی‌ در وسط‌ کار ایجاد میگردد.‌

امیل لخ‌ عبارت‌ از یک‌ ردیف‌ دوخت‌ زنجیره به‌ موازات دیواره‌ ی بوته‌ و در قسمت داخلی‌آن است‌ که‌ با نخی به‌ رنگ‌ دیگر انجام میشود. و پس‌ از آن داخل‌ بوته‌ جقه بخیه دوزی‌‌ضربدری‌ میشود. که‌ در اصطلاح محلی این‌ قسمت از کار گل‌ لاماخ نام دارد.‌

محرمات

محرمات

نقشه محرمات

محرمات

محرمات

در مورد نقوش محرمات شاید بتوان گفت از قدیمی ترین نقشه های مورد استفاده در انواع منسوجات به ویژه فرشبافی ایران بوده است.علی حصوری در مورد این نقش می نویسد:«قبل از دوره مغول تنها نقشه یی که بتوان با اطمینان از آن سخن گفت محرمات است.محرمات نقشه ی بسیار ساده ای است.تقسیم یک سطح به نوارهای باریک چه راست چه مورب،کار مشکلی نیست.نام محرمات که هیچ ربطی به ماه محرم ندارد و در پاکستان مهرمت تلفظ می شود.نشان می دهد که احتمالا نوارهای باریک محرمات با مهر قبل از اسلام به معنی دعا مربوط است. در زبان ساسانی مهر(Mahr) به معنی دعاست.این واژه در مازندران باقی مانده است.در اوستاMatra تلفظ می شده و واژه ی «منتر»(افسون شده) در فارسی هم همان است.ظاهرا در ایران برای رد گم کردن،شکل مهر را در کلمه عوض کرده وبه محرم ارتباط داده اند تا مورد ایراد واقع نشود.»

سیروس پرهام در خصوص نقش محرمات توضیحات دیگری اضافه می نماید که در پی گیری ریشه های تاریخی این نقش کمک موثری می نماید:

«تاریخچه و اصل اشتقاق لفظ محرمات و سبب اطلاق آن به نقش قالی راه راه معلوم نیست.پس از اسلام پارچه های راه راه را محرمات خوانده اند و در کشمیر،که از دیر باز زیر نفوذ فرهنگی ایران زمین بوده است، به پارچه و شال ترمه ی راه راه«مهرمت»(Mahramat) می گویند و چنین هم می نویسند.فرش و پارچه ی راه راه را «عتابی» و «الیجه» نیز می خوانده اند.اصل اشتقاق الیجه معلوم نیست ولی عتابی از محله عتابیه ی شهر موصل اشتقاق یافته که فرشها وپارچه های محرمات عالی از آنجا صادر می شده است.اگر املاء و تلفظ این واژه محرمات(Moharramaat) باشد می تواند از پارچه های راه راه سبز وسیاه که در مراسم عزاداری ماه محرم به کار می رفته گرفته شده باشد واگر«مهرمت» درست باشد کندوکاو بیشتری باید کرد.

قراین و شواهد تاریخی حکایت از آن می کند که نقش محرمات یکی از کهنترین نقشهای فرشبافی ایران است.پارچه هایی به نقش محرمات از سده های چهارم و پنجم هجری از طبرستان و مازندران باقی مانده و ظرفهای سفالین لعابدار به همین نقش از همین دوران-تا اواخر سده ی ششم-از آمل و ساوه. در صنعت ابریشم بافی پر رونق گرگان و طبرستان سده های چهارم تا ششم،نقش محرمات آنچنان رواج داشته که بیش از دو سوم لباسها و فرشها و پرده ها و خیمه ها و رواندازهایی که در یکصد ونه قطعه مینیاتور قدیمی ترین نسخه ی قابوسنامه نقاشی شده به نقش محرمات است.با توجه به این که این نقاشیها تحت تاثیر نقشهای متداول در پارچه بافی و سفالگری منطقه خزر کشیده شده و با توجه به این که آمل و رویان هم از مراکز عمده ی پارچه بافی و سفال سازی آن دوران بوده وگرگان و طبرستان تا قرنها پس از اسلام سنتهای هنر ساسانی را حراست می کرده اند،با اطمینان نزدیک به یقین می توان گفت که نقش محرمات از نقشهای اصیل هخامنشی و ساسانی است.از طرفی در بسیاری از ظروف مصور یونانی عهد هخامنشی لباس ایرانیان به نقش راه راه و محرمات است.نقش محرمات در صنعت پارچه بافی عصر صفوی عمر دوباره یافت وپس از آن در هنر ترمه دوزی کرمان.اما این که از چه زمان نقش محرمات به فرشبافی فارس،کردستان،فراهان و درخش ونیز قفقاز راه یافته،دانسته نیست چون قدیمی ترین نمونه حداکثر دویست و پنجاه سال دارد و این مدت برای ردیابی یک نقش باستانی بسنده نیست.به هرحال در بررسی ویژگیها و تطور این نقشمایه در هنر و صنعت فرشبافی باید قایل به تفکیک شد و آن را به محرمات دو رنگ و چند رنگ و نیز پهن و باریک تقسیم کرد.نوع دو رنگ که همواره یک رنگ آن سفید است و رنگ دیگر مشکی یا سرمه ای یا یشمی،معمولا به صورت نوارهای باریک چسبیده به هم بافته می شود و به همان شیوه ی ترمه محرمات.گروه چند رنگ،که کردستان و فراهان و قفقاز و ایل قشقایی را در بر می گیرد،نیز به دو دسته ی پهن و باریک تقسیم می شود.محرمات پهن تنها در ایل قشقایی وکردستان و درخش مرسوم است.محرمات باریک رنگارنگ،خاص قشقاییها و بافندگان کردستان و فراهان و آذربایجان شوروری است.»شاید قدیمی ترین سند برای استفاده از نقش محرمات بر روی فرش در یکی از مینیاتورهای مکتب شیراز است که به سال ۸۱۳ هجری قمری برای نسخه ای از خمسه ی نظامی نقاشی شده که در آن قالیچه ای به نقش محرمات پهن دیده می شود که دلالت دارد بر رایج بودن این طرح در فرشبافی سده های هشتم ونهم هجری.سیروس پرهام معتقد است اگر بتوان ظاهر نبودن فرش محرمات را در دیگر مینیاتورهای کهن ایرانی دلیلی بر متداول نبودن این طرح و نقش در فرشبافی دیگر جاهای ایران(که البته دلیل جامع و مانع نیست) برشمرد،می شود این سند نگارگری را قرینه قرار داد بر روایی نقش محرمات در فرشبافی فارس در سده های هشتم و نهم و سده های پیشتر.

روابط عمومی بنیاد فرهنگی هنری فرش رسام عرب زاده/پژوهشی در فرش ایران/تورج ژوله/انتشارات یساولی-تهران/